گزارشهای اخیر نشان میدهند که اداره ترامپ در حال بررسی انحلال وزارت معارف ایالات متحده است و انتقال مسئولیتهای آن به دولتهای ایالتی و سایر نهادهای فدرال را مدنظر دارد. این اقدام با تلاشهای محافظهکارانه برای کاهش نظارت فدرال و افزایش کنترل ایالتها بر پالیسیهای تعلیمی همخوانی دارد. با این حال، احتمال بسته شدن این وزارت بحثهای گستردهای را برانگیخته است و استدلالهایی هم در حمایت و هم در مخالفت با این تصمیم مطرح شدهاند.
مزایای بسته شدن وزارت معارف ایالات متحده
تمرکززدایی از معارف – با انتقال صلاحیتهای معارف به دولتهای ایالتی، پالیسیها میتوانند مطابق با نیازهای خاص جوامع محلی تنظیم شوند و از رویکرد یکسان فدرال دوری شود.
کاهش بوروکراسی – حذف یک اداره فدرال میتواند باعث کاهش هزینههای اداری شده و مصرف بودجه تعلیمی را مؤثرتر سازد.
افزایش انتخابهای تعلیمی – حامیان این اقدام معتقدند که چنین تغییری میتواند به گسترش برنامههای انتخاب مکتب، از جمله مکاتب خصوصی، و توسعه مکاتب چارتر کمک کند و گزینههای بیشتری را در اختیار والدین قرار دهد.
کاهش مداخله فدرال – بسیاری معتقدند که معارف در سطح ایالتی و محلی بهتر مدیریت میشود و مداخله بیش از حد دولت فدرال میتواند زیانبار باشد.
معایب بسته شدن وزارت معارف ایالات متحده
از دست رفتن تمویل و برنامههای فدرال – برنامههای مهمی مانند کمکهای تحصیلی (Pell Grants) و حمایت از مکاتب محروم ممکن است تضعیف یا حذف شوند.
تضعیف حمایت از حقوق مدنی – وزارت معارف نظارت بر قوانین ضدتبعیض در مکاتب را بر عهده دارد. بدون این اداره، تطبیق این قوانین ممکن است نامنظم شود.
افزایش نابرابری در کیفیت معارف – ایالتهایی که منابع کمتری دارند ممکن است نتوانند معیارات تعلیمی را حفظ کنند، که منجر به افزایش شکاف بین مناطق فقیر و ثروتمند خواهد شد.
عدم اطمینان برای شاگردان و معلمان – روند انتقال میتواند برنامههای وامهای تحصیلی و معیارهای نصاب تعلیمی را مختل کند و باعث بیثباتی در سیستم معارف گردد.
جایگزینهای احتمالی و آینده معارف در ایالات متحده
در صورت انحلال وزارت معارف، چندین مدل جایگزین میتوانند آینده نظام تعلیمی این کشور را شکل دهند:
اداره مستقل معارف توسط ایالتها – هر ایالت میتواند بهطور مستقل سیستم تعلیمی خود را مدیریت کند که منجر به مدلهای آموزشی متنوع و متناسب با نیازهای محلی خواهد شد.
مشارکت میان بخش دولتی و خصوصی – نقش سکتور خصوصی افزایش خواهد یافت و شرکتها و نهادهای غیرانتفاعی ممکن است سهم بیشتری در تمویل و مدیریت برنامههای تعلیمی داشته باشند.
گسترش آموزش مبتنی بر تکنولوژی – پلتفرمهای آموزش آنلاین، تدریس مبتنی بر هوش مصنوعی و صنفهای مجازی ممکن است نقش گستردهتری در ارائه آموزشهای شخصیشده ایفا کنند.
افزایش نقش حکومتهای محلی – شوراهای تعلیمی محلی و شهرداریها ممکن است قدرت بیشتری در تنظیم نصاب تعلیمی و تخصیص بودجه داشته باشند.
تأثیر جهانی تغییرات تعلیمی در ایالات متحده
کاهش نفوذ در پالیسیهای معارف جهانی – ایالات متحده همواره نقش مهمی در تعیین معیارات تعلیمی جهانی داشته است. کاهش نقش فدرال ممکن است رهبری این کشور در اصلاحات تعلیمی بینالمللی را تضعیف کند.
تغییر در مهاجرتهای تحصیلی – تغییر در سیاستهای معارف ممکن است بر میزان پذیرش شاگردان خارجی و شهرت دانشگاههای آمریکایی تأثیر بگذارد.
درسهایی برای سایر کشورها – کشورهایی که به تمرکززدایی در معارف فکر میکنند ممکن است ایالات متحده را بهعنوان یک مطالعه موردی برای مزایا و معایب این رویکرد بررسی کنند.
اثرگذاری بر تحقیقات و نوآوری – احتمال کاهش تمویل فدرال برای تحقیقات تعلیمی میتواند بر همکاریهای پژوهشی بینالمللی و پیشرفتهای تکنولوژیکی تأثیر بگذارد.
مقایسه با سیستم تعلیمی افغانستان
سیستم تعلیمی افغانستان، با وجود پیشرفتهای قابل توجه در دو دهه گذشته، همچنان با چالشهای جدی مانند کمبود بودجه، محدودیت دسترسی برای دختران، و نبود معیارهای واحد در نصاب درسی مواجه است. برخلاف ایالات متحده که نظارت فدرال کیفیت معارف را تضمین میکند، افغانستان یک سیستم کاملاً غیرمتمرکز دارد که باعث شده مسئولین محلی در اجرای پالیسیهای یکسان با مشکلاتی روبرو شوند.
مقایسه کلیدی بین این دو نظام:
تمویل و منابع – در حالی که ایالات متحده دارای یک سیستم تعلیمی با تمویل کافی است، افغانستان بهشدت وابسته به کمکهای بینالمللی است. بسته شدن وزارت معارف ایالات متحده، خطر کاهش تمویل برنامههای تعلیمی را برجسته میسازد، وضعیتی که افغانستان قبلاً آن را تجربه کرده است.
دسترسی به معارف – در حالی که ایالات متحده آموزش رایگان و همگانی را تضمین میکند، افغانستان با چالشهای شدید جنسیتی و جغرافیایی روبرو است که هنوز مانع از دسترسی گسترده دختران به مکاتب میشود.
نظارت دولتی – دولت ایالات متحده از طریق پالیسیهای فدرال نظارت مؤثری بر نظام تعلیمی دارد، در حالی که سیستم پراکنده افغانستان با مشکلات نظارتی مواجه است که منجر به تفاوت در کیفیت آموزش در مناطق مختلف کشور شده است.
نتیجهگیری
در حالی که تمرکززدایی از معارف در ایالات متحده ممکن است انعطافپذیری بیشتری را فراهم کند، اما در عین حال خطر کاهش نظارت و ایجاد نابرابری را نیز به همراه دارد، مشابه چالشهایی که در افغانستان دیده میشود. تجربه افغانستان نشان میدهد که وجود یک نهاد مرکزی برای حفظ معیارات تعلیمی و تضمین دسترسی عادلانه به معارف ضروری است. در صورت حرکت ایالات متحده به سوی یک مدل غیرمتمرکز، باید تدابیری برای جلوگیری از نابرابری و حفظ تمویل برنامههای اساسی تعلیمی اتخاذ شود.
بحث در مورد آینده وزارت معارف ایالات متحده یادآور این حقیقت است که نهادهای تعلیمی قوی و با تمویل کافی برای توسعه ملی حیاتی هستند. نتیجه این تغییرات نه تنها سرنوشت معارف آمریکا را رقم خواهد زد، بلکه بر سیستمهای تعلیمی در سطح جهانی نیز تأثیر خواهد گذاشت.
شرکت خدمات حسابداری فانوس این تحولات را از نزدیک دنبال خواهد کرد و تأثیرات آن بر معارف و حکومتداری جهانی را بررسی خواهد نمود.